تضاد و تعارض در كودكان ( قسمت اول )
كاربر عزیز شما می توانید این مطلب را در شش قسمت مطالعه نمایید .
تضاد و تعارض را نوعی احساس بین دو خواسته و تمایل دانسته اند كه هر دو محبوب آدمی بوده ولی انسان از بین این دو ، ناگزیر باید یكی را انتخاب كند. با این فرض كه به دست آوردن یكی از آنها سبب از دست دادن دیگری است.
در آدمی نیازها متعدد و متنوع اند و طبیعی است كه انسان در آنِ واحد نیازمند و خواستار وصول به دو چیز باشد. در شرایطی ممكن است بین این دو خواسته تضاد و تقابل وجود داشته و به دست آوردن و سازش با هر دو غیر ممكن باشد. در این صورت انگیزه ها و تمایلات در درون آدمی به رقابت پرداخته و هیچ كدام به نتیجه قطعی نمی رسند.
انسانی كه گرفتار تضاد و تعارض است كسی است كه در این دو انتخاب سرگردان مانده و نمی داند كدام را برگزیند. البته یكی از آن دو را انتخاب می كند ولی در اندرونش تمایلی برای دستیابی به آن دیگری نیز وجود دارد كه این همان تضاد و تعارض است.
شرح مسئله
- كودكی را در نظر آورید كه درس خواندن ، مطالعه و مشق نوشتن را دوست ندارد؛ دلش می خواهد سرگرم بازی و وقت گذرانی باشد. ولی از سوی دیگر مواجه با خواسته والدین به انجام تكلیف است و اگر به درس و مطالعه نپردازد محبت آنها را از دست می دهد. او درگیر این تعارض و تضاد است كه از این دو ، كدام یك را برگزیند.- در خانواده ای فرزند دومی به دنیا آمده و طبیعی است كه حسادت كودك اول برانگیخته می شود. او از یك طرف برادرش را دوست ندارد و می خواهد او را از چشم دیگران بیندازد و از سوی دیگر در صورت آزار رسانی ، محبت مادر را از دست می دهد و با این تعارض درگیر است.
- گاهی فردی ملزم به انجام كاری است ؛ ولی از سوی دیگر اسیر خواب است و خستگی ، و نمی داند از كدام یك چشم بپوشد.
- فردی از یك سو خواستار آزادی است و ازسوی دیگر خواستار رضایت والدین ، و آنها این آزادی را برای او نمی پسندند . او در این تضاد است كه چه كند.
- كودك نمی خواهد به مدرسه برود تا در خانه بماند و از نوازش و معاشرت مادر بهره ببرد.
- می خواهد به نزد معلم برود و ازخطای خود عذر بخواهد ولی غیرت و غرورش به او اجازه نمی دهد.
- جوانی از سویی خواستار شغل است و از سوی دیگر خواستار تحصیل ، و این دو با هم نمی سازند.
- از سویی خواستار ازدواج است و از سوی دیگر در ترس از این امر، كه این كار مایه ركود او شود.
جلوه ها و نشانه ها
كودكانی كه دچار تضاد و تعارض اند با جلوه ها و نشانه هایی این حالت را از خود بروز می دهند كه عبارت اند از:- بی میلی به اجرای تصمیمات شخصی و لاقیدی در امور عادی وسر و وضع ظاهر زندگی؛
- وابستگی شدید به غیر؛ به گونه ای كه چون كودك شیرخوار به آن فرد وصل می شود؛
- حركت در هر سوی و جهت به علت سرگردانی ؛
- طلب مشورت از دیگران حتی برای كارهای بسیار كوچك و پیش پا افتاده .
- اتكای به قول دیگران در تصمیم گیری و اجرای اراده خود.
- تعارض درسخن و در عمل به گونه ای كه شك و تردید از ظاهرش مشخص است.
- اگراین امر به همراه حساسیتی باشد گاهی جلوه آن به صورت آزار رسانی و حتی تمایلات سادیسمی است.
-گزینش هدف های گوناگون و حركت به سوی هركدام ولی ناتمام گذاردن آنها و اجتناب ، درعین كوشش به جذب آن.
- احساس خشم در درون و متجلی كردن آن به صورت دائمی و گاهی هم موقتی.
انواع آن
- تضاد ممكن است داخلی باشد بدین معنی كه در انتخاب بین دو مسئله مانده ولی نمی تواند آن را به زبان آورد.- گاهی تضاد به صورت خارجی است بدین معنی كه عاملی از بیرون بر او فشار آورده ، او را به ناراحتی كشانده است .
- تضاد گاهی به صورت خواستن است و آن در مواردی است كه دو چیز را می خواهد و در انتخاب مانده است.
- تضاد گاهی به صورت نخواستن است . مثلاً از دو راه "حبس و كتك" هیچ كدام را نمی پسندد ولی ناگزیر باید یكی را برگزیند.
- تضاد گاهی قرارگرفتن در برابر دو مسئله ای است كه هر دو جالب ولی مغایر و ضد یكدیگرند.
- گاهی به صورت قرار گرفتن در برابردو هدف نزدیك (مثل گناه ) و دور(مثل عقوبت وكیفر) است .
- گاهی به صورت دوهدف دور است مثل دورشته تحصیلی مورد علاقه.
- زمانی به صورت اجتناب است ؛ مثل خواستاری شنا در آب ولی سرد بودن آب.
- در مواردی تضاد ، میان دو هدف جاذب و دافع است كه باید یكی را انتخاب كند.
- گاهی تعارض عقلی است مثلاً پدر را دوست دارد ولی از این كه او با مادر دعوا می كند ناراحت و خواستار مرگ پدراست.
- گاهی تضاد ناشی از روابط محبت آمیز است . زمانی به صورت رقابت در همكاری ، در مواردی به صورت اتكا در مقابل استقلال وگاهی به صورت وجدان در مقابل تمایلات نفسانی و...
عمومیت آن
تضاد در امور، با درجات شدت و ضعف آن در همه امور، برای همه ی افراد از كوچك و بزرگ وجود دارد. آدمی در زندگی روزمره بارها و بارها با موارد متعدد آن مواجه می شود. در برابر برخی از آنها ، موضعِ اندیشیده و مثبت گرفته و سعی دارد آن را حل و رفع كند و برای برخی موارد دیگر ممكن است دچار ناراحتی ها و اختلالات روانی گردد.اصولاً اهداف و شیوه های زندگی چنان درهم و فشرده اند كه حتی در بهترین شرایط هم امكان دوری و بركناری ازآن نیست و والدین و مربیان به هر مقدار كه ورزیده و ماهر باشند باز هم نمی توانند شرایطی پدید آورند كه آنها دچار تضاد نشوند. تفاوت تربیت خوب و بد درهمین است كه بروز تضاد تا چه حد است . آیا قابل تحمل است و یا نه. انسانهای بزرگسال هم دچار چنین وضعی هستند و این امر خاص یك یا دو نفر نیست . در همه عرصه ها و در همه جوامع درجاتی از آن دیده می شود.